برنامهریزی صحیح و کارامد تحصیلی، هنگامی امکانپذیر است که هدف به خوبی تعیین و تعریف شده باشد. هر جلسه و دانش پژوهی میبایست تصویر دقیق و روشنی از آن داشته باشد تا کارها و تلاشهای خود را در راستای نیل به آن اهداف قرار دهد. هر فرد باید به این گونه سئوالات پاسخ دهد که چرا به تحصیل ادامه میدهد؟ چرا مطالعه میکند؟ چرا به دنبال تحصیلات عالی است؟ مسیر و غایت حرکت او کجاست؟ همچنین فرد باید اهداف خود را به بلندمدت، متوسط و کوتاه مدت تقسیم کرده، آنها را در راستا و طول یکدیگر قرار دهد. هر هدف ارزشمند و مهم باید دارای سه جز اصلی مالکیت، واقعبینی، و انعطافپذیری باشد
۱. مالکیت: نخستین مشخصه هر هدف مهم این است که، از صمیم قلب بخواهیم و تمایل داشته باشیم که به آن برسیم. اگر دوستی به شما بگوید: «این کاری است که فکر میکنم اگر انجامش دهی مفید و مثمر ثمر خواهد بود بود»، نمیتوان آن را هدف شخصی در نظر گرفت، بلکه این کار برای خشنود کردن دیگری است! اما اگر خودتان از جان و دل بخواهید کاری را انجام دهید، آن گاه میتوان آن را هدف فردی و شخصی تلقی کرد. و مطئنا به آن هدف خواهید رسید. به عبارت دیگر، باید مالک هدف خودتان باشید و شخصا آن را برگزیده باشید و برای آن ارزش قائل شوید.
۲. واقع بینی: وقتی هدفی را برای خود تعیین میکنید، نه تنها آنچه را میخواهید، بلکه آنچه را که واقعا میتوانید بدان نایل شوید در نظر بگیرید. باید توجه کنید هدف نهایی تا چه حد دستیافتنی و تحققپذیر میباشد، یعنی بهتر است از خود بپرسید: «آیا توانایی ذهنی و جسمی و نیز استعداد کافی برای دستیابی به هدف خود را دارم؟ آیا منابع کافی مانند: زمان و سایر امکانات را در اختیار دارم؟ آیا عوامل دیگری هم هستند که مانع رسیدن من به هدف مورد نظرم شوند؟ اگر اینگونه است، برای غلبه بر این موانع، چه کاری می توان انجام داد؟»۱۴
۳. انعطافپذیری: سومین موردی که برای تعیین یک هدف اهمیت دارد، انعطافپذیری است؛ یعنی باید بتوان هدف مورد نظر را دائما ارزیابی، اصلاح و یا تعدیل کرد. از آنجا که، اوضاع و شرایط مرتبا درحال تغییر است و موانع پیشبینی نشدهای برسر راه ظاهر میشوند، برای نایل شدن به هدف بایستی به طور واقعگرایانه، آمادگی مواجهه با تغییرات و موانع را داشت و هرگونه تغییری را که در راه رسیدن به هدف ضروری است، پذیرفت.
درتعیین اهداف، به ویژه هدف بلندمدت باید به نکاتی توجه داشت:
۱. هدف میانی و نهایی به صورت دقیق، مشخص و قابل ارزیابی باشد. مثلا هدف نهایی رسیدن کسب مدرک دکترا است و موفقیت در مصاحبههای مربوط به دکتری و هدف میانی، موفقیت و قبولی در مقاطع ارشد و کارشناسی است؛
۲. از مشاوره با افراد آگاه نباید دریغ درک؛
۳. باید مدت زمان نیل به هریک از اهداف به صورت اجمالی مشخص شود؛
۴. در برنامهریزی هفتگی و ماهیانه، به خواستهها و نیازهای شخصی، خانوادگی و تفریحات نیز توجه شود؛
۵. به توانایی، استعداد، ذوق، و علایق و ساعاتی که در اختیار داریم توجه کنیم؛
۶. بیش از اندازه و بیرون از حد توانایی خود برنامهریزی نداشته باشیم؛ یعنی برنامهریزی باید واقع بینانه و متناسب با ظرافت و توانایی فرد باشد، نه خیالی و ایده آل که فراتر از ظرفیت فرد باشد.